پست‌ها

نمایش پست‌ها از ژوئن, ۲۰۰۸

تصویر

چشمهایم را می بندم تا واقعیت را ببینم خود را در زمینی می بینم که هیچ کس در آن نزدیکی نیست سرم را بلند می کنم و به آسمان نگاه می کنم ابرها به آرامی در حرکتند انگار می دانند که به کجا می روند ولی هیچ اعتنایی به ما نمی کنند به دوردست نگاه می کنم قله های کوه ها آنجا هستند و به سمت آسمان کشیده شده اند گویا در به چیزی در دوردست ها در آسمان خیره شده اند اما آنها هم ما را نمی بینند بادی می وزد و موهای من تکانی می خورد اما انگار باد هم ما را نمی بیند و بدون هیچ اهمیتی از کنار ما رد می شود بر روی این زمین خاکی در هر لحظه هزاران اتفاق خوب و بد می افتد اما چرخ های دنیا بدون هیچ توجهی به کار خود ادامه می دهند اگر کسی همه مردم را در یک آن نابود کند باز هم دنیا هیچ توجهی نخواهد کرد تنها خورشید است که به مردم نگاه می کند اما هیچ وقت ندیدم که خوشحال یا ناراحت شود به نظر می رسد که خورشید این اتفاقات را فقط به عنوان حرکت های اتفاقی می بیند و اصلا معنی این ها را درک نمی کند کاش می توانستم فریادی بزنم و صدایم در همه دنیا بپیچد شاید آنها متوجه ما شوند اما واقعیت این است که ما در بین آنها دنیایی دیگر برای خو

داستان شیر و روباه!

می گن یه روزی یک الاغ یا الاق نمی دونم هر چی، لباس یک شیر رو می پوشه و می ره وسط جنگل و می گه من سلطان جنگلم همه باید هر روز برای من غذا بیارن و در خدمت من باشند. همه حیوونا وقتی این شیر خفن و گنده منده رو می بینن از ترس هر روز براش هر چی می خواسته می بردند و همیشه یکی در خدمتش بود. تا روباه خبر این شیر عظیم الجثه رو به شیر جنگل که قبلا رییس بوده می رسونه. شیر این خبر رو باور نمی کنه و می گه: هیچ شیری به این بزرگی که تو می گی نیست بابام جان! و حتما کاسه ای زیر نیم کاسه س. شایدم پیاله!!! به هر حال شیر میاد به محلی که اون شیر قلابیه یا غلابیه یا هر چی! اونجا سکنی گزیده بود (آخر ادبیات فارسی) وقتی شیر اونو می بینه سه سوت می فهمه که نیم کاسه ای زیر کاسه س. راستی توی پرانتز بگم به نظر من نیم کاسه ای زیر کاسه منطقی تر از کاسه ای زیر نیم کاسه س!! بگذریم وقتی شیر اونو می بینه همه چیزو می فهمه، خوب بابا چندین سال شیر بوده نا سلامتی!!! به روباه می گه صبر کن تا همه چیز الان روشن می شه. روباه که از ترس مثه سگ می لرزیده (البته من نمی دونم تا حالا کسی دیده که یک سگ بترسه!!!) می گه ای شیر! نرو اون خی