تصویر
چشمهایم را می بندم تا واقعیت را ببینم
خود را در زمینی می بینم که هیچ کس در آن نزدیکی نیست
سرم را بلند می کنم و به آسمان نگاه می کنم
ابرها به آرامی در حرکتند انگار می دانند که به کجا می روند
ولی هیچ اعتنایی به ما نمی کنند
به دوردست نگاه می کنم
قله های کوه ها آنجا هستند و به سمت آسمان کشیده شده اند
گویا در به چیزی در دوردست ها در آسمان خیره شده اند اما آنها هم ما را نمی بینند
بادی می وزد و موهای من تکانی می خورد
اما انگار باد هم ما را نمی بیند و بدون هیچ اهمیتی از کنار ما رد می شود
بر روی این زمین خاکی در هر لحظه هزاران اتفاق خوب و بد می افتد
اما چرخ های دنیا بدون هیچ توجهی به کار خود ادامه می دهند
اگر کسی همه مردم را در یک آن نابود کند
باز هم دنیا هیچ توجهی نخواهد کرد
تنها خورشید است که به مردم نگاه می کند
اما هیچ وقت ندیدم که خوشحال یا ناراحت شود
به نظر می رسد که خورشید این اتفاقات را فقط به عنوان حرکت های اتفاقی می بیند
و اصلا معنی این ها را درک نمی کند
کاش می توانستم فریادی بزنم و صدایم در همه دنیا بپیچد شاید آنها متوجه ما شوند
اما واقعیت این است که ما در بین آنها دنیایی دیگر برای خودمان ساخته ایم
و در آن به هم دیگر گره خورده ایم
آنها به ما اعتنا نمی کنند چون ما چیزهای بی ارزش رو برای خودمون بزرگ کردیم
و چیزهای با ارزش رو کنار گذاشتیم
خود را در زمینی می بینم که هیچ کس در آن نزدیکی نیست
سرم را بلند می کنم و به آسمان نگاه می کنم
ابرها به آرامی در حرکتند انگار می دانند که به کجا می روند
ولی هیچ اعتنایی به ما نمی کنند
به دوردست نگاه می کنم
قله های کوه ها آنجا هستند و به سمت آسمان کشیده شده اند
گویا در به چیزی در دوردست ها در آسمان خیره شده اند اما آنها هم ما را نمی بینند
بادی می وزد و موهای من تکانی می خورد
اما انگار باد هم ما را نمی بیند و بدون هیچ اهمیتی از کنار ما رد می شود
بر روی این زمین خاکی در هر لحظه هزاران اتفاق خوب و بد می افتد
اما چرخ های دنیا بدون هیچ توجهی به کار خود ادامه می دهند
اگر کسی همه مردم را در یک آن نابود کند
باز هم دنیا هیچ توجهی نخواهد کرد
تنها خورشید است که به مردم نگاه می کند
اما هیچ وقت ندیدم که خوشحال یا ناراحت شود
به نظر می رسد که خورشید این اتفاقات را فقط به عنوان حرکت های اتفاقی می بیند
و اصلا معنی این ها را درک نمی کند
کاش می توانستم فریادی بزنم و صدایم در همه دنیا بپیچد شاید آنها متوجه ما شوند
اما واقعیت این است که ما در بین آنها دنیایی دیگر برای خودمان ساخته ایم
و در آن به هم دیگر گره خورده ایم
آنها به ما اعتنا نمی کنند چون ما چیزهای بی ارزش رو برای خودمون بزرگ کردیم
و چیزهای با ارزش رو کنار گذاشتیم
نظرات
Email که داده بودی به inbox میل من نرفته بود برای همین دیر جواب دادم . یکی دو بار هم خواستم comment بذارم نمی شد . خوشحال شدم به من سر زدی . بازم این کارو بکن .
خوش باشی .
سرنمی زنی به ما .
خوش باشی .
تحویل نمی گیری .
خوش باشی .
مرسی خوبم. راستش زیاد فرصت نمی کنم بیام تو اینترنت. در ضمن دو سه بار هم اومدم توی وبلاگت ولی نتونستم کامنت بذارم! اجازه نمیده !
ممنون که سر می زنی ، خوشحال می شم .
خوش باشی .
تو از خودمتشكر
من فمنيست
فك كنم با هم دعوامون ميشه!!!!
..
بابا يه چند تا پپسي باز كن تو روخدا
چند سالته مگه؟
اينقدر ادعا داري؟؟؟
خيلي برام جالبه
هرچي بود همش تشويق و تمجيد و نوشابه و پپسي بود!!!:دي
خواهش مي كنم
اشكالي نداره
من هم با اجازتون لينك شما رو گذاشتم:)
خيلي تند تند آپديت مي كني
يه كم آرومتر
به گردت نمي رسيم!!!
اما وقتي اومدي زود زود آپديت كن
اينجا حسابي زيرخاكي شده